سیر تحول

تکامل به سوی ایرانی نوین

سیر تحول

تکامل به سوی ایرانی نوین

از دیاری می آیم که روزگاری پیشاهنگ علم و فرهنگ در دنیـــا بود.
از دیاری می آیم که هرچند ، زخم تازش های هزاران ساله ای بر تنش نشانده شده،
هرگز کمر خم نکرده است.
از دیاری می آیم که زادگاه بزرگ مردانی است
که تاریخ نامشان را هرگز از یاد نخواهد برد.

من اهل ایرانـــــ♥ـــــم...

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
۱۶
آبان ۹۶

گربه!



گربه ای  عاشق زیبایی انسان شده بود
آنقدر عاشق و بی دل که پریشان شده بود!
 
عشق انسان و دل گربه کوچک ؟ باری...
کار سختی است ولی  سخت هم آسان شده بود

گربه عاشق و دل باخته در شهر غریب
کنج ویرانه یک باغچه  مهمان شده بود
 
عشق این گربه پر از پاکی و بی باکی بود
آنچنان بود که سر لوحه شیران شده بود!
 
عشق اگر بود، تهیدستی انسان هم  بود
و از این روی غم گربه دو چندان شده بود
 
با خودش می گفت: این شهر چرا گرسنه است؟
 پاسخ پرسش او سفره بی نان شده بود!
 
هرچه می رفت نگاهش به نبودن می خورد
چشمش انگار که بن بست خیابان شده بود
 
گربه از فرط هوا خواهی انسان،  نا چار
سخت سر گشته صحرا و بیابان شده بود
 
تا که  یک روز به دنبال  دویدن  یک عمر
کوچه عشق برایش خط پایان  شده بود
 
گربه بی خبر از سرعت و ساعت، ناگاه
زیر ماشین زمان رفته و داغان شده بود!
 
همه دیدند که در کوچه تاریخ  آن روز
گربه گم شده ای نقشه ایران شده بود !!

 
 «علیرضا سپاهی لائین»

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی